دردسر یک عملیات شناسایی
دکور پرداز: قصد بازگشت از مواضع دشمن را داشتیم یکی از دوستان ما احیانا به سبب سرمای هوا عطسه بلندی کرد. چون منطقه در تاریکی و سکوت مطلق بود و از جانب دیگر نیروهای دشمن هم به سبب شلیک منور حساس شده بودند. متوجه حضور ما شدند و منطقه را زیر آتش شدید خمپاره گرفتند.
به گزارش دکور پرداز به نقل از ایسنا، حسین منصوری از سربازان لشکر ۱۶ زرهی قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس با اشاره به عطسه دردسرساز یکی از همزمانش در نزدیکی مواضع دشمن روایت می کند: یک شب دستور انجام ماموریت گشتی شناسایی به ما ابلاغ گردید و من به همراه چند نفر دیگر از برادران دیگر مأمور شدیم تا برای شناسایی سنگرها و موقعیت دشمن به گشتی برویم.
بلافاصله پس از ابلاغ دستور راه افتادیم و پس از یک راهپیمایی طولانی که در سکوت کامل و هر از گاهی بصورت سینه خیز یا پنهان شدن های مکرر همراه بود به حدود ۵۰ متری خاکریز دشمن رسیدیم. در حقیقت آن قدر به دشمن نزدیک شدیم که اگر کسی حتی سرفه ای می کرد دشمن متوجه ما می شد و ما را به اسارت در می آورد یا زیر آتش خمپاره می گرفت.
از طرف دیگر این امکان که جلوتر هم برویم وجود نداشت برای اینکه ۱۰ متر جلوتر میدان مین دشمن بود که در عمل امکان هر گونه حرکتی را از ما سلب می کرد.
با شرایط موجود دور هم جمع شدیم و پس از مرور برنامه ها و ارزیابی شرایط متفرق شدیم و هر کدام در محل خاصی موضع گرفتیم. بعد بی سیم چی با بیان موقعیت منطقه به توپخانه خودی درخواست منور کرد. ما هر کدام مان توی یک گودال یا پشت بوته ها و درختچه ها اختفاء کرده بودیم که منور آسمان منطقه را روشن کرد. با بهره گیری از روشنی فضای اطراف ما سنگر دیده بانی دشمن و مواضع مقدم آنها را مشاهده کردیم و اطلاعات ویژه ای به دست آوردیم.
بعد از چند ساعت که شناسایی با موفقیت انجام شد و قصد بازگشت داشتیم یکی از دوستان ما احیانا به سبب سرمای هوا عطسه بلندی کرد. چون منطقه در تاریکی و سکوت مطلق بود و از جانب دیگر نیروهای دشمن هم به سبب شلیک منور حساس شده بودند. متوجه حضور ما شدند و منطقه را زیر آتش شدید خمپاره گرفتند.
در آن شرایط بحرانی هر کدام اهتمام می کردیم یک راهی پیدا نماییم و هر طوری که هست از آن جهنم بیرون برویم بالاخره هم به هزار زحمت خودمان را به عقب کشاندیم. وقتی به منطقه خودی رسیدیم و یک دفعه دیگر دور هم جمع شدیم دیدیم دو نفر از برادران ما به شدت زخمی شده اند یا همان وضعیت خودرا به عقب رسانده اند که بلا فاصله آمبولانس آمد و آنها را به بهداری تخلیه کرد.
به هر صورت گشتی شناسایی ما در آن شب بسیار موفقیت آمیز بود و اطلاعات فراوانی از موضع دشمن و امکانات آنها به دست آوردیم، اما آن سر و صدای ناخواسته در آن موقعیت حساس که به شدت نیازمند سکوت بود. موجب شد آن گونه که باید از موفقیت مان خوشحال و خوشنود نشویم.
منبع: decorpardaz.ir
مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب